خطاب به دوستان و رفقای کميته پيگيری ايجاد تشکل ھای کارگری و تمام پيشروان کارگری
آبان ۱۳۹۳
خطاب به دوستان و رفقای کمیته پیگیری ایجادتشکل های کارگری و تمام پیشروان کارگری
بهنام ابراهیم زاده و شاهرخ زمانی درشرایط پراکندگی جنبش کارگری ایجاد تشکل های مستقل کارگران را در اولویت قرار دهیم
! سلام ودرودهای گرم وآتشین ما فعالان کارگری بهنام ابراهیم زاده وشاهرخ زمانی، اعضای شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری درزندان جهنمی رجایی شهر را بپذیرید.
ما، پنجاه و چند میلیون خانوار کارگری ایران، بمثابه نیروی اصلی انقلابی پیشرفت جامعه و همچنین مولدتمام نیازهای حیاتی آن، ازقبیل محصولات تغذیه، پوشاک، مسکن، دارو، نفت و گاز، وغیره، درسایه حاکمیت رژیم سرمایه داری در بدترین شرایط زندگی قرار داریم. همراه بانابودی امنیت شغلی ازطریق قراردادهای موقت وسفید امضاءو دستمزدهای یک چهارم ازخط فقر، واردات کالاهای بنجل و نابودی۷۰درصدی تولیدات داخلی مان، مانند قطعه سازی، نساجی، کفش، قندو شکر، کشاورزی وغیره که به بیکارسازی۴۰درصد ازجمعیت کارگری کشورازطریق خصوصی سازی یاخودمان سازی تولیدو خدمات انجامیده است، حذفی ارانه های عمومی ازمایحتاج های ضروری امثال آب وبرق وگاز و بهداشت ودرمان آموزش وتحصیلات وتندرستی وورزش، باهدف انتقال این ارزها برای پرکردن کیسه ها و جیب مافیای قدرت وثروت و دیگرسیاست های ارتجاعی وضد مردمی نتایج خانمان برانداز زیررا برای کارگران ودیگر اقشار زحمتکش به بارآورده است:
۸۰درصدجمعیت کشور بادرآمدهای زیرخط فقربا۲۰میلیون گرسنه درفقرمطلق که امسال۳۰۰هزارنفربه این جمعیت اضافه شده است! رتبه اول ویادوم نرخ رشد تورم وگرانی در جهان، مخصوصا مسکن! رتبه اول طلاق و اعتیاد! دومین کشور افسرده جهان! یکی ازفاسدترین کشورهای جهان بارتبه۱۵۴از۱۷۰کشور درعرصه ارتشاء و غارت علنی اموال عمومی به طوری که یک چهارم کل نقدینگی کشور یعنی۱۵۰هزارمیلیارد در دست۶۰۰ نفرباگردن کلفتی داده شده است! بافسادو غارت های هزاران میلیاردی، مانند۳۰۰۰ میلیارد بانک ها و۹۰۰۰ میلیارد بابک زنجانی و غیره!
تحتچنین شرایطی است که تنفرو نارضایتی و اعتراضات عمومی و اعتصابات کارگری به اوج رسیده است. بطوری که هرروز تاپنج اعتصاب و بطورمتوسط درهر۱۵تا۲۰روز یک اعتصاب تأثیرگذاردرسطح ملی به ثبت میرسد. اماسوألی که یک کارگر دلسوزو آگاه رابه خودمشغول میکند، اینست که چراباچنین ابعادی از اعتراضات کارگری، آنها به نتایج ثمربخش و مطالبات خودنمی رسند؟
دلیل آن به نظرما درکنار سرکوب وبرقراری حکومت نظامی درکارخانجات ازطریق حراست و بسیج مسلح و دستگیری وسرکوب تشکلات مستقل وفعالان کارگری، ومهمتراز اینها اینکه طبقه سرمایه دار، ازطریق دولت واحزاب خود ،سرکوب فیزیکی ومعنوی مارا سازمان یافته وآگاهانه ودرسطح ملی وسراسری وبا برنامه به پیش می برد. اما ما چگونه عمل میکنیم؟ مابا بهانه قراردادن شدت سرکوب هیچ اقدامی برای پیوند ارگانیک و زنده ای با طبقه کارگریعنی درسطح صنفی، مانند سندیکا درسطح رشته شغلی ویا درسطح ملی، یعنی فدراسیون، بدون هیچ برنامه عملیاتی مشخصی، صرفا لنگان لنگان درپی حوادث روانیم. ماحتی دررشته هایی که فعالیت صنفی بطورنسبی درحال جریان است، مانندحمل و نقل، ساختمان، پتروشیمی، ومعادن، هیچ چهارچوب های برای فعالیت نداریم. چه رسدبه ایجاد همبستگی سراسری درچهارچوب فدراسیون سراسری! واین بی عملی خودرا باحرفهای کلی وبیربط بااصل مسئله لاپوشانی میکنیم. و یا از موضع فوق انقلابی باهزاران کیلومترفاصله باطبقه کارگر، بالاف وگزاف، سروصدای زیادی به راه می اندازیم. درچنین شرایطی، ونبود برنامه ای مشخص برای ساختن و ایجاد تشکلهای سراسری، نه درعالم خیال وبرروی اینترنت، طبقه کارگرمانندگلوله بی تفنگ است، که درصورت شلیک هم کاری ازپیش نخواهد برد و درمقابل هجوم سازمان یافته و برنامه ریزی شده و متحد سرمایه داری ودولتش توان مقاومت و مبارزه سراسری درعقب راندن آن راندارد. ما، با قبول تأثیربازدارندگی شدت سرکوب دشمن طبقاتی، اما، اعتقاد داریم بطوری که تاریخ مبارزه طبقه کارگر ایران وجهان اثبات کرده است، درصورت داشتن آگاهی وایمان انقلابی مانند پیشکسوتانمان، که شورای مرکزی اتحادیه های حرفه ای ایران را دردوران سیاه دیکتاتوری رضاخانی ایجاد نمودند و حتی به عضویت سازمان بین المللی سندیکای جهانی کارگران نیزدرآوردند، آن هم درزمانی که نه اینترنت و ارتباطات گسترده کنونی وجود داشت، خواهیم توانست سطح مبارزات طبقه کارگر را ارتقاء داده وبه یک تشکل سراسری برازنده طبقه مان دست یابیم.
بنابراین درحال کنونی برای ایجاد تشکلهای سراسری کارگری باید با دو انحراف مهم درجنبش کارگری مبارزه کرد:
اول، بادیدگاهی که بابزرگ نمایی ودنباله روی و پرستش حرکات خودجوش کارگری، بربی برنامه گی وپراکندگی، ودرک محدود صنفی وچسبیدن به یک تشکل محدود صنفی و قبول قواعد بازی دشمن طبقاتی درقانونگرایی وعلنیگرایی صرف، آب تطهیر میریزد. درچنین حالتی است که دشمن با تحمیل شرایط خفقان، رهبری تشکل ها را ازبدنه جدا و آنهارا وادار به عزلت وگوشه نشینی ونظاره گری وپذیرش سیاست "اعتدال" میکند. ونقش تشکل دهنده و سازماندهنده تشکل ها را محدود و یا از بین میبرد.
دوم، دیدگاهی که درک فرقه گرایانه ازتشکل وآگاهی طبقاتی رابا چهرهای ظاهرارادیکال وانقلابی درتوده های عام تبلیغ کرده وپیوند ارگانیک ایشان را بامحیط هاو مبارزات کارگری میگسلاند. این دیدگاه جنبش های متفرق توده ای را قائم به ذات معرفی کرده و ایشان را بطورتوهم آلود از پیوند مشخص با مبارزات کارگران و محیط های زندگیشان بی نیاز جلوه میدهد و عرصه مبارزه رابه فضای خیالی، مجازی واینترنتی عقب میراند. این دوانحراف برای پیشرفت آگاهی طبقاتی درجنبش مبارزاتی کارگری و ایجاد تشکل های ماندگار صنفی و سراسری مانند اتحادیه سراسری کارگری ایجاد مانع کرده وجلوگیری میکنند.
برای برون رفت ازاین بنبست، تشکل های صنفی سندیکایی وتشکلات فعالین کارگری مانندکمیته پیگیری باید ازحالت نظاره گری ودفاعی بیرون آمده و دربسیج نیروهای شان درجهت ایجادپیوندی زنده باکارگران، درچگونگی ایجادتشکلات مستقل برای آنان، بعنوان رسالت اصلی خودحرکت کنند. ارتباط ترویجی برای آگاه گران وتبلیغی برای پیشرو ان کارگری، باموضوعات چگونگی ایجاد هیأت های مؤسس سندیکا واتحادیه ها درمحیط های کارگری، اصول ونحوه سازماندهی وپیشبرد فعالیت درشرایط سرکوب وخفقان، ضرورت ایجاد تشکلات طبقاتی و سراسری، ازطریق سایت ها و نشریات وتوزیع وسیع آنها درمیان کارگران و خانوارهای ایشان پیش ببرند. ومهمتر اینکه، همگام با پیشبرد این وظایف، تلاش عملی تشکلات صنفی وفعالین کارگری، باهدف ایجاد هیئت مؤسس فدراسیون سراسری ازترکیب تشکلات موجود، درجهت ایجاد اتحادیه سراسری کارگران، آنها ازسردرگمی نظاره گری وانتظار به درآورده وبه خمیرمایه وعنصرفعال سازمان ده این مبارزات، برایت حقق مطالبات اساسی کارگران تبدیل مینماید.
پیشبسوی پیوند مبارزاتی وآگاهانه با جنبش کارگری
پیشبسوی ایجاد فدراسیون سراسری کارگران
چارهکارگران وحدت وتشکیلات است
بهنامابراهیمزاده وشاهرخ زمانی- اعضاء شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری - زندان رجایی شهر - ۱۷آبان۱۳۹۳